معرفی وبلاگ
سلام من tara59 کارشناس علوم ارتباطات امیدوارم لحظات خوبی را در دهکده جهانی سپری کنید.
دسته
فیدها
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 753686
تعداد نوشته ها : 28
تعداد نظرات : 13

استخاره آنلاین با قرآن کریم


فال حافظ

Rss
طراح قالب
GraphistThem225

رقيه زن جواني كه پس از تصادف در بزرگراه همت در بيمارستان ميلاد بستري بود، به دليل خونريزي داخلي از دنيا رفت. رقيه تا لحظه مرگ نمي‌دانست كه پسرش مهدي هم در تصادف جان باخته است.

رقيه دو سال پيش از همسرش جدا شده بود. مرد معتاد بود و از قبول مسئوليت همسر و دو پسرش سر باز مي‌زد. پدر رقيه وقتي شرايط را اين‌گونه ديد دخترش را به همراه دو پسرش سهيل و مهدي به خانه‌اش برد تا اجازه ندهد دختر و نوه‌هايش در رنج و عذاب زندگي كنند، اما پس از گذشت دو سال سر و كله رضا پيدا شد. او مدام مي‌گفت اعتيادش را ترك كرده است و مي‌خواهد زندگي كند. رقيه با اين حرف‌‌ها تصميم گرفت يك بار ديگر شانسي به رضا بدهد اما براي صحبت كردن با رضا بايد به تهران مي‌آمد.

وي در پيام‌‌ها و تلفن‌هايش گفته بود در كمپي در تهران بستري است. رقيه مي‌دانست پدر مخالف زندگي مجدد وي با رضا است و او بدون آن كه اطلاعي به خانواده‌اش دهد با پسر 8 ساله‌اش مهدي به سمت تهران راه افتاد، اما شنبه شب در بزرگراه همت، اتومبيلي با آنها برخورد كرد و پس از مصدوم كردن آنها راننده متواري شد. مهدي در دم جان باخت و مأموران اورژانس بلافاصله رقيه را به بيمارستان ميلاد تهران منتقل كردند. رقيه در بيمارستان با خانواده‌اش تماس گرفت و آنها را در جريان ماجرا قرار داد. او نمي‌دانست كه مهدي هم فوت كرده است.

بلافاصله پدر و اقوام رقيه خودشان را به بيمارستان رساندند و در جريان ماوقع قرار گرفتند. دوشنبه شب وقتي پدر رقيه با مسئولان بيمارستان صحبت مي‌كرد و مي‌خواست آنها را متقاعد كند كه يك شب ديگر او را در بيمارستان نگه دارند، حال رقيه تغيير كرد و در كمتر از 10 دقيقه از دنيا رفت.
پدر رقيه گفت: پس از اين كه به بيمارستان آمديم متوجه شديم كه رقيه براي پيدا كردن شوهرش، بدون آن‌كه خبري به ما بدهد به تهران آمده است. در تهران فهميدم مهدي هم فوت كرده است اما ماجرا را از رقيه پنهان نگه داشتيم تا شرايط روحي‌اش بدتر نشود.

اين مرد در ادامه گفت: لگن رقيه شكسته بود و دكتر پس از معاينه گفت بايد عمل شود و هزينه آن 15 ميليون تومان است. ما اين مبلغ را نداشتيم و هر چقدر تقاضا كرديم كه وي را با هزينه كمتري عمل كنند آنها نپذيرفتند. در شهرستان زندگي مي‌كنيم و بيمه هم نيستيم و همين مسئله براي ما مشكل ايجاد كرد. آنها از عمل سر باز زدند و هر چقدر اصرار كرديم كه وي را به اردبيل منتقل كنند، گفتند بايد تسويه حساب كنيم تا اين كه دوشنبه شب پيش مسئول بيمارستان رفتيم و از وي خواستيم يك شب ديگر رقيه را در بيمارستان نگه‌ دارند اما آنها گفتند هزينه آن شب را هم بايد پرداخت كنيم. در بيمارستان به وي نرسيدند و وقتي پيش رقيه برگشتم متوجه شدم رنگ و رويش تغيير كرده است. پرستار‌‌ها را صدا كردم و آنها هم هرچقدر تلاش كردند نتوانستند رقيه را از شرايطي كه در آن قرار گرفته بود، نجات دهند.
اين پيرمرد كه بشدت گريه مي‌كرد، در ادامه گفت: حالا بايد جنازه مادر و پسر را با هم به اردبيل ببرم. با مرگ رقيه مسئوليت بزرگي از دوش ما برداشته شد. آن هم اين بود كه نمي‌دانستيم با چه زباني به رقيه بگوييم پسرش از دنيا رفته است.

پيگيري بي‌نتيجه
خبرنگار شوك براي بررسي صحت و سقم ادعاي اين پيرمرد در تماس با بيمارستان ميلاد خواستار توضيح مسئولان شد اما هيچ كدام از آنها حاضر به پاسخگويي نبودند. اين در حالي است كه قانون تصادفات در كشور تعريف شده است.
طبق ماده 92 قانون برنامه چهارم توسعه و ماده 37 قانون برنامه پنجم توسعه، وزارت بهداشت موظف به درمان رايگان بيماران تصادفي است. منابع مالي درمان بيماران تصادفي از 10 درصد بيمه شخص ثالث - سرنشين - و مازاد تأمين مي‌شود كه اين 10 درصد نيز توسط بيمه‌‌‌هاي تجاري اخذ و به حساب درآمد‌‌هاي اقتصادي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي واريز مي‌شود.

روزنامه ايران

دسته ها : خبر
بیست و ششم 3 1391 5:26

اگر مردي پيدا كنم كه 15 ميليون دلار پول داشتهباشد، نصفش را به نام من كند وضمانت بدهد كه در طول يك سال آينده خواهد مرد، دوباره ازدواجمي‌كنم!

بتديويس

 

 

* يك باستان شناس ايده‌آل‌ترين مردي است كه مي‌تواندنصيب يك زن شود: هر چه سنزنبالاتر برود، علاقه مرد به او بيشتر مي‌شود !
آگاتا كريستي

 

 

* ازدواج توافقي است بين مردي كه نمي‌تواند با پنجرهباز بخوابد و زني كهنمي‌تواند با پنجره بسته بخوابد !

جرج برناردشاو

سوم 3 1391 19:22
X